به گزارش مشرق، نظامیگری و حضور نظامی در اقصی نقاط جهان همواره از راهبردهای اصلی ایالات متحده بوده و در کنار حفظ آنچه هژمونی و برتری نظامی آمریکا نامیده میشود مولفهای برای اهداف اقتصادی و سیاسی این کشور نیز محسوب شده است.
با این وجود بعضا از سوی برخی محافل سیاسی و رسانهای آمریکا ادعاهایی مبنی بر خروج نظامیان آمریکایی از پایگاههای برون مرزی و بازگشت آنها به کشور مطرح میشود که از آن جمله میتوان به برخی ادعاها درباره خروج یا جابهجایی نیرو در پایگاههای نظامی آمریکا در اروپا، غرب آسیا (افغانستان، عراق، سوریه)، شمال آفریقا و... اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
آمریکا در حال احداث یک پایگاه نظامی جدید در سوریه
حال ضمن توجه به تفاوت میان ادعا و اقدام عملی، این سوال مطرح است که اتخاذ چنین سیاستی از سوی آمریکا چه اهدافی را دنبال میکند؟
اول؛ آمریکا که زمانی به عنوان ناجی حضور نظامی خود در سایر کشورها را توجیه میکرد، به واسطه جنایات و رفتارهای غیر انسانی و عدم تحقق وعدهها نه تنها دیگر چنان جایگاهی ندارد بلکه از سوی ملتها به عنوان عامل بحران و نابسامانی کشورها شناخته میشود. لذا آمریکا با ادعای خروج نظامیان به دنبال خاموش کردن فریاد اعتراض ملتها است.
دوم؛ آمارها و گزارشهای منتشره از وضعیت نابسامان در ساختار درونی نیروهای مسلح آمریکا حکایت دارد. آمارهای رو به افزایش تجاوز و هتک حرمت نظامیان زن که پنتاگون رسما درباره این وضعیت هشدار داده است، آمار بالای افسردگی و خودکشی در میان نظامیان به ویژه آنانی که در حوزه برون مرزی حضور دارند، افزایش نافرمانی در میان ردههای مختلف و تنشهای فزاینده میان فرماندهان و ردههای زیر دستشان، فضای حقارتی که به دلیل تغییر وضعیت از ناجی به مزدور ایجاد شده، افزایش شدید گرایش نظامیان به استفاده از الکل و مواد مخدر که عملا قوای نظامی ارتش آمریکا را تحت تاثیر قرار داده و... موجب شده تا عملا ارتش آمریکا از درون دچار چالش شود. لذا ادعای خروج نظامیان را میتوان طرحی اجباری برای جلوگیری از آشکارتر شدن فروپاشی درونی ارتش آمریکا دانست.
سوم؛ کارنامه حضور آمریکا در اقصی نقاط جهان از جمله افغانستان، عراق، سوریه و... سراسر جنایت و کشتار بوده است چنانچه سازمان ملل در گزارشهای متعددی از آمار بالای کشتار غیر نظامیان در حملات نیروهای آمریکایی و یا ائتلافهای تحت رهبری آمریکا حکایت دارد که برای هر کدام از این جنایات باید بازخواست و محاکمه جهانی شود. بر این اساس آنها در یک بازی رسانهای به دنبال فرار از پاسخگویی و محاکمه هستند.
چهارم؛ یکی از منابع درآمدی آمریکا را سرکیسه کردن حاکمان کشورهایی تشکیل میدهد که ماهیتا ترسو بوده و عقلانیت را در تسلیم شدن در برابر خواستههای آمریکا تعریف میکنند. بسیاری از کشورهای مرتجع عربی که دارای پایگاه مردمی نیستند، در اشتباهی محاسباتی گرایش ملتهایشان به مقاومت را دخالت محور مقاومت در کشورهایشان تعبیر میکنند و چشم بر این حقیقت میبندند که عدم مردمی بودن و تن دادنشان به تسلیم شدن در برابر آمریکا زمینهساز دوری ملتهایشان شده است در حالی که رویکرد مقاومت به استقلال و مقابله با مداخلات آمریکا و قدرتهای سلطهگر زمینهساز گرایش ملتها به مقاومت شده است. لذا آمریکا با ادعای خروج نظامیان و ایجاد هراس در میان سران ترسوی منطقه به دنبال اجرای فاز جدید سرکیسه کردن آنان است.
پنجم؛ بخشی از اهداف ادعای خروج نظامیان آمریکایی را در بازی انتخاباتی ترامپ میتوان جستجو کرد. وضعیت داخلی آمریکا و ناتوانی ترامپ در حل بحران کرونا، چالشهای اقتصادی، عدم تحقق وعدههای سیاست خارجی و... موجب شده تا ترامپ وضعیت مطلوبی در انتخابات نداشته باشد. لذا با توجه به جمعیت قابل توجه نظامیان و خانوادههای آنها، ادعای بازگشت سربازان به خانه را میتوان اقدامی انتخاباتی برای کسب آرای این بخش از جامعه دانست.
در پایان باید به این نکته توجه داشت که آمریکا همچنان راهبرد نظامی را اصلی مهم برای سلطهگری بر جهان میداند، لذا همزمان با ادعای خروج نظامیان، با ایجاد فضای ناامنی و تقویت گروههای تروریستی و ایجاد جنگهای نیابتی به دنبال هزینهسازی برای امنیت جهانی است تا استمرار حضور نظامیاش را توجیه کند.
منبع: نورنیوز